هر چیزی که ما را در زمان کمتری به مقصد برساند مغتنم و مورد استقبال است. آیا چیزی با این مشخصات وجود دارد؟ بله، خدا را شکر! خوشبختانه ابزارهایی هستند که به ما در انجام این کار یاری می رسانند. تمام این ابزارها در برگیرنده کاربردها و اشکال گوناگون تکرار هستند. ماهیت و ذات تمرین تکرار است. تکرار، مهارتها و الگوهای جدید را در سیستم عصبی/ عضلانی شما جا انداخته و اتصالات سیناپسی یا معبر و راههای عصبی جدید در مغزتان ایجاد می کند. استفاده درست از تکرار می تواند سریعتر این مهارتها را جا بیندازد. اما در عین حال، این موضوع می تواند همانند یک شمشیر دو لبه باشد، اگر به طور غلط انجام پذیرد شما را دلزده و خسته کرده و خلاقیتتان را می خشکاند وهمچنین باعث تضعیف انگیزه تان می شود. بنابراین، بیائید نگاهی دقیقتر به چگونگی استفاده و همچنین عدم سوء استفاده از آن بیندازیم.
اول از همه، متوجه باشید که می خواهیم راهها و مسیرهای عصبی درست را ایجاد کنیم، نه آنهایی که مسئول اشتباهات هستند! پس وقتی چیزهایی را تکرار می کنید، درست تکرارشان کنید. تمرین اشتباهات سودمند نخواهد بود. در واقع این کار از تلف کردن وقت نیزبدتر است چراکه انجام این حرکات نه تنها سودمند نیست بلکه مخرب و زیان بار خواهد بود.
از سوی دیگر، با انجام حرکات درست بارها و بارها، آنها را به یک عادت تبدیل می کنید و هر زمان که به انگشتانتان فرمان حرکت می دهید به طور خودکار به شکل صحیح حرکت خواهند کرد، و پس از اندک زمانی دیگر هیچ گونه تردید در ذهنتان باقی نخواهد ماند.
جنبه دیگر استفاده صحیح از تکرار مربوط به انتخاب قسمتهای درست برای تکرار می باشد. مثلا ً، برگشتن به اول یک آهنگ هر بار که مرتکب اشتباهی می شوید، استراتژی خیلی موثری جهت تمرین نیست. فرض کنید در جائی 20 ثانیه پس از شروع یک آهنگ دچار مشکل هستید که اصطلاحا ً به آن نقطه مشکل زا می گوئیم، و هر بار که به آن نقطه می رسید خراب می کنید و از پسش بر نمی آئید. آیا دوباره ازاول آغاز می کنید؟
خوب، نواختن آن نقطه مشکل زا در واقع فقط ثانیه ای به طول می انجامد. چه می شد اگر پی می بردید که انگشتانتان با چه حرکتی مشکل دارند، و آن حرکت را آنقدر تمرین می کردید که بر آن فائق آیید؟
با هر حساب و کتابی، تمرینتان 20 برابر موثرتر می شد! که در واقع در 20 ثانیه آن حرکت را به جای یک بار 20 بار تمرین می کردید. مفهوم داستان این است که هر گاه در نواختن چیزی مشکل دارید، مشکل را جدا و تصحیح کنید. بدین طریق آن حرکت دیگر شما را دچار دردسر نخواهد کرد.
این موضوع ما را به نقطه بعد سوق می دهد. توجه خیلی متمرکز، مسئله قدرتمندی است. وقتی شروع به تکرار چیزهای سخت به طور مکرر می کنید، در ابتدا کارها شروع به پیشرفت و بهبود می کنند. اما بعد از جای مشخصی، در واقع بدتر آنرا خواهید نواخت، چراکه راههای عصبیتان خسته شده اند و از آنان بیش از اندازه کار کشیده اید.
اکنون با جزئیات بیشتر درباره این موضوع توضیح خواهم داد، و متوجه می شوید که اینجا چه خبر است و اینکه این مسئله چگونه با موضوع مورد علاقه ما، سرعت، در ارتباط است.
بهترین کار در این وضعیت استراحت است. دست نگه دارید و برای مدتی چیز دیگری بنوازید. و دیرتر دوباره به سراغش بروید. یک محدودیت فیزیکی در رابطه با اینکه چقدر سریع یک مهارت یا حرکت جدید را در سیستم عصبیتان جا بیندازید هست. با آن نجنگید، کار کنید. و هر زمان که خسته شد به آن استراحت دهید
در پست های بعدی نگاهی خواهیم داشت به تکنیکهای مهم دیگر
نظرات شما عزیزان:
|